احمق مرا ببوس

ابوالفضل بنائیان

نقد فیلم هتل

ژانر کمدی، مهم‌ترین نقطه ناسازگاری مخاطب سینما با منتقدان است. هیچ ژانری در سینمای ایران نمی‌توان یافت که که به اندازه ژانر کمدی این شدت آرای منتقدان با نظر و اقبال عموم مردم رابطه عکس داشته باشد. اغلب منتقدان اکثر آثار سینمای کمدی ایران را به حدی مبتذل و فاقد ارزش می‌دانند که امکان نقد و تحلیل را غیر ممکن می‌دانند و آن‌قدر در دیدگاه‌شان وضعیت سینمای کمدی اسفبار است که حتی شان خود را اجل از نوشتن و پرداختن به سینمای کمدی می‌دانند. از طرفی دیگر نحوه رویکرد مخاطبان سینما اساسا متفاوت از شیوه منتقدان است، برای مخاطب سینمای امروز ایران، وجه سرگرمی سینما اولویت دارد و سینما را گاها فقط برای دور شدن از فضای استرس و غم‌بار بیرونی می‌خواهد و از سینما انتظار دارد که بتواند در لحظاتی از واقعیت سیاه بیرونی دور کند و لبخندی بر لب بنشاند.

در این فضای کاملا غیرقابل مصالحه، اگر نقد و نظری از منتقدی درباره سینمای کمدی منتشر گردد غالبا این متن‌ها با اشاره و کنایه از کلیشه‌های فیلمفارسی شروع می‌شود و با نظراتی اغلب رادیکال امکان نقد و بررسی را به کلی می‌بندد، اگرچه که اساسا نوشتن درباره برخی فیلم‌های کمدی اساسا غیرممکن است، ولی اشاره به شاخصه‌های فیلمفارسی و طعنه به استفاده ابزاری از رقص و آوازهای سخیف و مزه‌پرانی‌های مبتذل تبدیل به راه فراری برای منتقدانی شده است که مواجهه با این ژانر را چندان نمی‌پسندند. اگرچه که همین شاخصه‌های فیلمفارسی مورد اتهام، مانند گذشته باعث قهقهه در سالن سینما نمی‌شود. ولی بحث اصلی این است که همین رویه قدیمی به چوب فیلمفارسی راندن کل سینمای کمدی با ابزارهای پنجاه سال پیش، اساسا کاری مبتذل است، زیرا اولا در همین سینمای کمدی ایران در کنار همه آثار غیرقابل تحمل، آثار قابل بررسی مانند مصادره، مارمولک، هزارپا و سن‌پترزبورگ ساخته شده است که به لحاظ ساختاری با مابقی آثار چه در زمینه جلب مخاطب و بحث‌های مخاطب‌پژوهی و چه در زمینه زیبایی‌شناسی تفاوت‌های فاحشی دارد و امروز نقد سینمایی به مدد علوم بینارشته‌ای به ابزار و شیوه‌های جدیدتری مجهز شده است. ثانیا این حق را می‌بایست برای مخاطب عام سینما قائل شد که نمی‌تواند سی سال منتظر بنشیند تا فیلمی مثل «اجاره نشین‌ها» دوباره ساخته شود و مصرف‌کننده کالای فرهنگی سینما می‌بایست از بین ده‌ها فیلم کمدی که در سال ساخته می‌شود ناگزیر به انتخاب است.

از طرفی دیگر این نکته را باید مدنظر داشت که امکان موفقیت برای سینمای منسوب به روشنفکری در چارچوب‌های موفقیت سینمای روشنفکری اساسا بالاتر از موفقیت فیلمی است که به قصد خنداندن و جلب مخاطب ساخته شده است. زیرا در هر سال بسیاری از فیلم‌های کمدی به قصد فتح گیشه ساخته می‌شوند ولی درصد بسیارکمی توانایی عودت سرمایه ساخت می‌شوند ولی اکثر فیلم‌های روشنفکری اگرچه در زمینه جذب مخاطب شانسی ندارند ولی توانایی کسب معدود جوایز بین‌المللی و جلب توجه مخاطبان خاص خود را دارند. به همین دلیل مخاطب پژوهی و لذت کشف مواجهه با سینما از دیدگاه مخاطب را به بهانه محتوای نه چندان مطلوب این سینما را نمی‌بایست از دست داد.

شاید بزرگترین شگفتی فروش سینمای ایران در سال 1402 فروش عجیب دو فیلم فسیل و هتل است. در روزگاری که به دلیل شیوع ویروس کرونا و به طبع آن خانه‌نشینی و خیمه سنگین پلتفرم‌های پخش فیلم و سریال امیدی به بازگشت صنعت سینما نبود. این دو فیلم که هر کدام از ساختار متفاوتی برخوردارند توانستند دوباره طعم تماشای پرده نقره‌ای در تاریکی سالن سینما را بر لبان مخاطبان سینما بنشانند و سینما را نجات دهند. فیلم هتل به کارگردانی مسعود اطیابی می‌تواند متهم به ابتذال به تمام دلایل فیلمفارسی باشد ولی اگر خواسته باشیم این متن را به اغراق و مبالغه آلوده کنیم، فیلم هتل ویژگی‌هایی دارد که نمی‌توان به جرم کمدی بودن چشم بر روی آن بست. فیلم «هتل» از هجو یکی از نکات مهم فیلمنامه‌نویسی شروع می‌شود، در تمام کتاب‌های فیلمنامه‌نویسی موکدا توصیه شده است که از عنصر تصادف در فیلمنامه استفاده نکنید. ولی فیلمنامه‌نویسان فیلم «هتل»، آگاهانه و هوشمندانه این موضوع ممنوعه کلاس‌های فیلمنامه را نه تنها برای شروع قصه استفاده می‌کنند، بلکه بارها و بارها برای ایجاد موقعیت کمدی این تصادف را تکرار می‌کنند و از همه مهم‌تر تکرار اتفاق‌های تصادفی را تبدیل به استراتژی فیلمنامه می‌کنند تا جایی که این موضوع تبدیل به فرم فیلم می‌شود. یعنی نظامی وحدت‌یافته را به وجود می‌آورد که مخاطب در شروع هر سکانس دوباره حضور تصادفی خانواده‌های مختلف را انتظار می‌کشد و نکته جالب این که این وضعیت دقیقا موقعیتی است که بوردول با مثال‌هایش تلاش می‌کند درباره فرم سینمایی استفاده کند. یعنی ایجاد یک سیستم وحدت یافته از عناصر مرتبط و وابسته به هم که در ذهن مخاطب نظمی به وجود میاورد که قطعه‌ی بعدی این نظم را حدس بزند. در فیلم هتل، چند خانواده که حضورشان در کنار همدیگر باعث انواع تعارض می‌شود به صورت تصادفی در یک طبقه هتل کنار همدیگر قرار می‌گیرند و تلاش کاراکترها برای دوری خانواده‌ها از هم باعث موقعیت‌های تصادفی دیگر می‌شود. به همین دلیل دوباره در مرکز خرید، مرکز افتتاح پروژه، در رستوران این اتفاق‌های تصادفی تکرار می‌شود. نکته جالب این که به رغم سختی نوشتن این اتفاق‌های تصادفی فیلمنامه‌نویسان بارها و بارها این موقعیت را تکرار می‌کنند و در هر تکرار موقعیت‌های کمدی بکر و تازه‌تری خلق می‌کنند. این که بتوان برای مثال از تعبیر فوق‌العاده دیوید بوردول از فیلمی کمدی نشانه‌ای آورد، اساسا با تمامی تعابیر و اتهام‌های سینمای مبتذل کمدی مغایر است. ولی استفاده از عنصر تصادف به عنوان استراتژی فیلمنامه را می‌توان در بسیاری از کارهای بزرگ تاریخ سینما جستجو کرد از فیلم‌هایی مانند «احمق مرا ببوس» و «بعضی‌ها داغشو دوست دارند» از بیلی وایلدر تا فیلم «بودن یا نبودن» ارنست لوبیچ با استفاده از این استراتژی خلق شده است. در فیلم‌های بیلی وایلدر، معجزه اصلی جایی بود که هر اتفاق تصادفی به منطقی ترین رخداد فیلم در نظر تماشاگر بدل می‌شد زثیرا هنر بیلی وایلدر این بود که سازوکاری خلق کند که مخاطب نه تنها این تصادف را باور کند، بلکه از این تصادف لذت ببرد. نکته جالب این که در فیلم هتل این سکانس‌ها که به کمک طراحی دقیق فیلمنامه در این سطح بالای کمدی قرار گرفته است بسیاری خنده‌دارتر از سکانس رقصیدن پژمان جمشیدی در سکانسهای نخست و شوخی‌های صرفا کلامی طول فیلم است و مخاطب را بیشتر به خنده وا می‌دارد. برگسون، در تعریف موقعیت کمیک می‌نویسد که «هنرپیشه‌ها دچار اشتباه در قضاوت می‌شوند و حتی درباره رفتار خودشان به خطا داوری می‌کنند. اما تماشاگر از موقعیت اطلاع دارد و همین نوسان بین دو متغیر متعارض، فضای کمیک را خلق می‌کنند». در فیلم هتل به واسطه دروغ‌ها و رازهای کاراکترها، مخاطب در موقعیتی قرار می‌گیرد که از همه کاراکترها اطلاعات بیشتری دارد و این اطلاعات بیشتر مخاطب نسبت به کاراکترها که به تعبیر هیچکاک، موتور متحرکه درام فیلم است، باعث خلق کمدی موقعیت‌هایی می‌شود که هم از طرفی قصه فیلم را جلو می‌برد و از طرف دیگر سالن سینما را منفجر می‌کند. زیرا کمدی موقعیت اساسا زمانی شکل می‌گیرد که حداقل یکی از دو شاخصه «موقعیت» و «عکس‌العمل کاراکتر» منطقی و طبیعی و شاخصه دیگر مضحک باشد و بدین ترتیب زمانی از کمدی مبتذل فاصله می‌گیرد که عنصر آگاهی به فرآیند خنده مخاطب اضافه شود، یعنی شخصیت‌ها در موقعیتی گیر می‌افتند و مخاطب با آگاهی نسبت به مضحک بودن رفتار بازیگر در آن موقعیت یا منطقی بودن رفتار او در چنین موقعیت منطقی لبخند بر لبش می‌نشیند.

در سکانس حضور اتفاقی همسر رییس شرکت در هتل و حضور در اتاق جشن عقد یا در سکانس فوق‌العاده اتاق پرو، مخاطب در موقعیتی است که از تک‌تک کاراکترها نسبت به موقعیت اطلاعات بیشتری دارد و این اطلاعات بیشتر نه تنها باعث اسپویل و تخلیه انرژی سکانس نشده بلکه بار کمدی سکانس را افزایش داده است. وضعیت کاراکترها به خاطر کمبود اطلاعات و تصورات احمقانه آن‌ها نسبت به موقعیت دقیقا شبیه همان موقعیتی است که در مسابقات تلویزیونی یا تئاترهای روحوضی اجرا می‌شود. یعنی شرایطی ایجاد می‌شود که میزبان و تماشاگران در مورد یک موضوع مضحک اطلاع داشته باشند و شرکت‌کننده روی سن باید این موقعیت را حدس بزند. حال هر حدس احمقانه شرکت‌کننده مخاطب را به خنده وا می‌دارد. این موقعیتی است که در فیلم «هتل» بارها و بارها تکرار می‌شود و می‌تواند سالن سینما را غرق خنده کند و از همه مهم‌تر این خنده و موفقیت، صلت فیلمی است که ترجیح می‌دهد شوخی‌های فیلمنامه را روی کاغذ خلق کند، نه این که به امید موسیقی شش و هشت و قرهای ریز بازیگر به امید خنده تماشاگران باشد.

با بلوغ نگرش طنزآمیز و بازیگوشانه در قبال تجربه‌های جدید و غیرعادی در انسان‌های نخستین، طنز و کمدی توانست فضیلت روشنفکرانه اخلاقی را گسترش دهد. که مهم‌ترین آن، تفکر انتقادی است که در بطن طنز وجود دارد. . افلاطون اعتقاد داشت که جوهره کمدی تصور کردن فرد است در حالتی بهتر از آنچه واقعا هست. از زمان یونان باستان تمرکز کمدی بر فریب، ظاهرسازی و تصنع بوده است. به طرزی که ناهمگونی بین آنچه مردم می‌بایست انجام بدهند، آنچه می‌گویند انجام می‌دهند و آنچه در واقع انجام می‌دهند را نشان می‌دهد. پنهان‌کاری، خودفریبی مساله اصلی فیلم هتل  است، ولی این پنهان‌کاری برآمده از اخلاق نسبی، قضاوت‌های شتاب‌زده جامعه وسنت‌های غلط جامعه است. به علاوه این اشارات فیلم هتل، توانایی پارودی کردن مساله ظاهرسازی و تصنع اجتماعی را دارد. فیلم با اشاره سخره‌آمیز مسائل از مفهوم تهی شده‌ای مثل غیرت، حساسیت‌های زنانه، خریدتراپی و رمانتیک‌بازی‌های لوس زن و شوهری یک پارودی اخلاقی به وجود می‌آورد و جامعه‌ای را به نمایش می‌گذارد که از طرفی درگیر زندگی‌های مخفیانه، طلاق‌های عاطفی و خیانت‌های نرمالایز شده است و از طرفی دیگر مچ‌گیری و محتسب‌روشی عاطفی تبدیل به رویه‌ای عادی در زندگی رومره شده است. ولی این مضحکه‌ی شر و تاکید فضیلت اخلاقی و به سخره گرفتن عادت‌های غلط جامعه از آن کارهایی است که از هر فیلمی انتظار می‌رود جز فیلم هتل. 

منتشر شده در شماره 42 مجله فیلم امروز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *