مترجم دردها
ابوالفضل بنائیان
چه اگر جنس رئالیسم سینمای داستانی «رخشان بنیاعتماد» را مدیون سابقهی مستند سازی او بدانیم و چه اگر قصهگویی هنرمندانه بنیاعتماد در آثار مستندش را مرهون تجارب او در سینمای داستانی بدانیم، سینمای رخشان بنیاعتماد به چنان نگاهی رسیده است که میتواند با دوری جستن از تکنیکهای تلویزیونی، سانتیمانتالیسم و قضاوت و ارزشگذاری مخاطب خود را تحت تاثیر قرار دهد. نگاهی که از فرط اصالت، تعمیمپذیر و غیرانتزاعی است و از نظر هنری بیمانند و یگانه جلوه میکند.
رخشان بنیاعتماد بعد از ساخت پرحاشیه فیلم «قصهها»، اکنون فیلم مستند «آی آدمها» را در گروه هنروتجربه به نمایش درآورده است. دوربین بنیاعتماد این بار روایتگر کودکان معلولی است که تمام دنیا از آنها قطع امید کرده است. کودکان شیرینی که حتی اقوامشان، رنجیدهخاطر آرزوی مرگ برایشان دارند.
ولی همان دلیلی که باعث شده است که جنس سینمای اجتماعی بنیاعتماد، با فاصله نسبت به دیگر آثار بایستد، چنان عمق و غنایی به این مستند بخشیده است که «آی آدمها» در کنار آثار باشکوه همین کارگردان یعنی «نرگس»، «زیرپوست شهر» و «قصهها»، مخاطب خود را راضی از سالن سینما بدرقه کند.
فرار از قضاوت کاراکترهای جلوی دوربین و دوری جستن از سانتیمانتالیسم دو اصل سینمای داستانی بنیاعتماد در فیلم «آدمها» تبدیل به اهرمی نیرومند میشوند که میتواند عمیقترین احساسات انسانی را تحریک کند و نابترین تجربه و شعور انسانی را به مخاطب هدیه دهد. زیرا دوربین رخشان بنیاعتماد همیشه فاصلهی خود را با شخصیتها و بحران حفظ میکند و هرگز تلاش نمیکند با اغراق در تراژدی برای مخاطب اشک و آه به ارمغان بیاورد.
به همین دلیل جنس تراژدی در سینمای بنیاعتماد بسیار تاثیرگذارتر جلوه میکند نسبت به آثاری که به قصد گدایی چند قطره اشک، کاراکتر جلوی دوربین را به خاک و خون میکشانند و کرامت انسانی او را لگدمال میکنند. او به جای این تکنیک دمدستی، نوعی حس امید را به اثر خود تزریق میکند و مخاطب را در تعلیق تقدیر تراژیک کاراکترهایش شریک میکند. او با تیزهوشی خاصی از کاراکترها فاصله میگیرد و حتی با تقطیعهای گاها سنگدلانه، مخاطب و کاراکترها را تنها میگذارد تا مخاطب در خلوت خویش و در تاریکی سالن سینما، شریک تراژدی شخصیتهای فیلم گردد. آرامش دوربین و روایت فاصلهگذار بنیاعتماد در پلانهایی که شدیدا قابلیت دراماتیک دارند، باعث شده است که مخاطب خود را در تعلیقی گرفتار ببیند که درست مثل کاراکترهای جلوی دوربین، درمانده، خسته، پریشان ولی امیدوار به آینده باقی بماند.