جذابیت پنهان خردهبوژوازی
ابوالفضل بناییان
فیلم «یک شب» به کارگردانی «نیکی کریمی» بیش از آن که پتانسیل داشته باشد تا به فیلم خوبی تبدیل شود، توانایی این را داشت تا فیلمی به شدت مبتذلتر و سطحیتر از کار درآید. دختری جوان در شهر رها شده است و مجبور است تا صبح در شهر پرسه بزند. و همین پرسهزنیها این فرصت را در اختیار کارگردان قرار میدهد تا جامعهای بسازد تا بتواند پزهای روشنفکری و اداهای اجتماعی خود را به منصه ظهور برساند. ولی جامعهای که کارگردان برای داستان خود میسازد از فرط اغراق و زیادروی، غیرقابلباور و غیرواقعی است.
از رانندهی اصفهانی موبایل به دست که آمده است کلیشهی مردغیرتی و چندهمسری را به بدترین شیوه ممکن اجرا کند تا رانندهی آژانس بیمسئولیتی که واکنش او حتی برای مجلات زرد هم جذاب نیست. حتی مادرِ بیرحم فیلم و خرده روایتهایی که کارگردان در بستر فیلم بیان میکند آنقدر سطحی و دمدستی است که حتی به درد یک سخنرانی پوپولیستی نمیخورد. ولی در مقابل این دنیای تیره و تار و فضای سیاهی که بر تمامی سکانسهای فیلم خیمه زده است، کارگردان فرهیخته و روشنفکر ما دست در جیب خود میکند و فرشتهای سوار بر پاترول بر شب تیره و تار دختر بیپناه داستان نازل میکند.
فرشتهی نجات فیلم «یک شب» ، کراواتزده و از فرنگ برگشته، سوار بر پاترول به سمت منزلش در الهیه میرود که ناگاه هوس میکند دخترک کنار خیابان را سوار کند. در راه به سختی و زبان فارسی الکن چند خاطره از آمریکا میگوید و با دخترک فیلم قهوه مینوشد و به ناگاه شفا پیدا میکند و ذوق ادبیش گل میکند و با چند شعر از حافظ و شاملو دخترک را بدرقه خیابان میکند. ولی فیلم در کنار این پرداخت ضعیف، سطحی و به شدت سانتیمانتال خود یک دوربین هوشمندانه و نجیب دارد که فیلم را از سراشیبی سقوط به عنوان بدترین فیلم سینمای هنروتجربه نجات میدهد. دوربین «حسین جعفریان» چهرهی قهرمان فیلم را در سایه و روشن قرار میدهد و منطبق بر فیلمنامه، تلاش نمیکند که بیش از یک همراه یا همسفر به کاراکتر نزدیک شود. و یا در سکانس گفتگوی نگار با مادرش به اندازه کافی عقب میماند و ترجیح میدهد تصویر مادری که برای هوس، دختر خویش را روانه خیابان کرده است را به نمایش نگذارد. و با همین نجابت داخل کوچه میماند و همراه کاراکتر وارد کوچه نمیشود تا نگار به همسایه خود دروغ بگوید و از همه درخشانتر در آن صحنهی افتادن نوار کاست در خودروی مرد اصفهانی، نجیب و آبرومندانه با چنین پدیدهی زشتی روبرو میشود. و سانتیمانتالیسم و پرداخت مبتذل و شعارزدگی فیلم را تا آنجا که میتواند پوشش میدهد.